{ }

تجاوز جنسی از جمله جرایمی است که نه تنها موجب آسیب های فیزیکی، روحی و روانی بسیاری به فرد قربانی می شود، بلکه سبب جریحه دار شدن افکار عمومی و نیز برهم زدن امنیت و آرامش جامعه می گردد. بنابراین، افزایش آگاهی در این زمینه و نیز قوانین مرتبط با این موضوع از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در ادامه به جزئیات بیشتر دراین باره خواهیم پرداخت.

 

تجاوز جنسی چیست؟

طبق آنچه درتبصره دوم ماده ۲۲۵ قانون مجازات اسلامی بیان شده است: «هرگاه کسی با زنی که راضی به زنای با او نباشد، در حال بی هوشی، خواب یا مستی زنا کند، رفتار او در حکم زنای به عنف است. در زنا از طریق اغفال و فریب دادن دختر نابالغ یا از طریق ربایش، تهدید و یا ترساندن زن، اگرچه موجب تسلیم شدن او شود، نیز حکم فوق جاری است.»

به علاوه، آزار جنسی صرفا رابطه جنسی و فیزیکی شمرده نمی‌شود و بسیاری از رفتارهای نامتعارف دیگر را در بر می‌گیرد که در خصوص هریک از این رفتارها، مجازات‌های مختلفی در نظر گرفته شده است که شدت آن‌ها متفاوت خواهد بود.

همچنین لازم به ذکر است تجاوز لزوما از سوی مرد به زن صورت نمی گیرد، بلکه در بسیاری از موارد مردان و یا حتی کودکان قربانی این نوع از تجاوز هستند.

انواع آزار جنسی

به صورت کلی آزار جنسی در سه شکل مختلف صورت می گیرد:

  • آزار جنسی با رضایت واقعی
  • آزار جنسی بدون رضایت
  • آزار جنسی با حکم نارضایتی

آزار جنسی با رضایت واقعی

در صورتی که رابطه جنسی بدون اکراه و اجبار صورت گیرد یا به عبارت دیگربا رضایت طرفین انجام شود، فرد مشمول مجازات کیفری نخواهد شد، مگرآنکه آسیب‌ها یا خسارات مادی و یا معنوی مختلفی در این رابطه شکل گرفته باشد که از جمله آنها می توان به بارداری ناخواسته، بروز انواع بیماری‌ها و خدشه دار شدن حیثیت است، اشاره کرد. گفتنی است این گونه موارد قابلیت پیگیری به صورت قانونی را دارد.

آزار جنسی بدون رضایت

این نوع از آزار جنسی با نارضایتی کامل قربانی همراه است. تجاوز به عنف مصداقی کامل از آزار جنسی بدون رضایت است که عموما با آسیب بدنی، روحی و روانی قربانی همراه است. در این مورد، متجاوز با اجبار دست به چنین اقدام ناپسندی زده و قربانی را مجبور به چنین عملی می کند. تجاوز در زمان بستن دست و پا و یا در زمان بی‌هوشی و اغما از جمله نمونه‌های آزار جنسی بدون رضایت به شمار می‌ رود.

آزار جنسی با حکم نارضایتی

شرایطی را تصور کنید که در آن مادری به دلیل محافظت از فرزندان خود ناگزیر تن به رابطه جنسی می دهد. در این شرایط نیز اگرچه این عمل با رضایت فرد قربانی صورت گرفته است، اما از آنجایی که با اکراه همراه بوده است نوعی آزار جنسی محسوب می شود. به عبارت دیگر، او به منظور دفاع از فرزندان خود و برای جلوگیری از وقوع خسارتی بزرگتر تن به برقراری رابطه جنسی داده است که اگرچه با اجبار همراه نبوده است اما یکی از مصادیق آزار جنسی به شمار می‌رود.

در مواردی نیز دیده شده است فردی، به عنوان مثال، برای معاینه پزشکی به دکتر مراجعه کرده است، اما هنگام معاینات، پزشک مورد نظر پا را فراتر گذاشته و دست به اقداماتی می‌‌زند که از معاینه فراتر است. چنین رفتاری را نیز می‌توان نمونه دیگری از اذیت جنسی با حکم نارضایتی دانست.

بنابراین، می توان گفت مواردی مشابه از این دست می تواند در نوع از آزار جنسی گنجانده شود.

 

تجاوز جنسی چگونه اثبات می شود؟

شاید یکی از مهمترین و چالش برانگیز ترین بخش های مربوط به جرم تجاوز جنسی، مرحله اثبات آن باشد که عموما در طول پرونده با دشواری و چالش های بسیاری رو به رو می شود. با این حال، آگاهی از موارد قانونی در این زمینه می تواند از بسیاری از این مشکلات پیشگیری کرده و راه اثبات این جرم را به مراتب هموار تر کند.

به طور کلی می توان گفت درقانون مجازات اسلامی سه رکن اصلی برای اثبات این جرم وجود دارد که این ارکان عبارت اند از اقرار، شهادت و علم قاضی. در بحث تجاوز جنسی اقرار متهم بر علیه خود امری بعید است مگر اینکه اقرار از راه های قانونی و مشروع کسب نشده باشد که در آن صورت نیز ارزش اثباتی ندارد. به علاوه، مجرمین معمولا در برابر دیگران مرتکب جرم نمی شوند به خصوص جرمی مانند تجاوز جنسی که بیشتر از جرائم دیگر نیازمند پنهان کاری است ، در نتیجه استفاده از شهادت شهود در این موارد بسیار اندک است. بنابراین تنها امکانی که برای قربانی باقی می ماند استفاده از علم قاضی می باشد که می تواند در اثبات جرم نقش کلیدی بازی کند.

قضات می توانند با در نظر گرفتن جنبه ی خصوصی این جرم تلاش خود را برای کشف حقیقت به کار گیرند یا در جهت استفاده بهینه از سایر ادله به ان استناد کنند. علم قاضی از شیوه های مختلفی می تواند تحصیل شود که جمله آنها می توان به گزارش اولیه پلیس، گزارش پزشکی قانونی، اظهارات متهم در جلسات متفاوت، روابط قبلی میان متهم و قربانی و.. اشاره کرد. به طور کلی قربانی برای اثبات این جرم می تواند اقدامات زیر را انجام دهد:

  • در صورت وجود شاهد، احضار آن به دادگاه.
  • مراجعه به پزشکی قانونی از دیگر اقدامات مهمی است که قربانی باید انجام دهد. پزشکی قانونی قادر است تا آزار جنسی را از سایر روابط تفکیک نماید. به عنوان مثال وجود ضرب و جرح بر روی بدن نشانه‌ای از آزار جنسی به حساب می‌آید.
  • ضبط صدای شخصی که پیشنهادات جنسی می‌دهد، می‌تواند در دادگاه به عنوان مدرک علیه وی استفاده شود. اگر چه از قدرت اثبات پایین‌تری به نسبت موارد دیگر برخوردار است، اما می‌تواند تاثیرگذار باشد.

البته لازم به ذکراست که کودکان نابالغ نیازی به اثبات آزار جنسی ندارد. در حقیقت، نظام حقوقی تجاوز به کودکان نا‌بالغ را بر پایه اکراه و اغفال قرار می‌دهد. در صورتی که بزرگسالان باید اجبار، اکراه و یا اغفال خود را ثابت کنند.

در موارد دیگری مثل روابط نامشروع بین پدر و فرزند و… نیز می‌توان به وجود ترس و یا اجبار در شکل‌گیری رابطه جنسی پی‌برد.

 

مجازات تجاوز جنسی در قانون چیست؟

مطابق بند ت ماده 224 قانون مجازات اسلامی وجود عنف در تجاوز جنسی، یکی از مواردی است که منجر به تشدید کیفر زنا تا حد اعدام می گردد. به عبارت دیگر، هرگاه یکی از طرفین راضی به برقراری رابطه جنسی نبوده و دیگری وی را وادار به ارتکاب این عمل نماید این ویژگی برای شخصی از کیفیات مشدده محسوب می شود. از این رو تجاوز جنسی (تجاوز به عنف) در فقه و به تبع آن در قوانین کیفری ایران با تشدید مجازات همراه شده است. در واقع این عدم رضایت  قربانی است که آمیزش جنسی را به تجاوز جنسی تبدیل می کند.

همچنین اگر این رضایت با حیله و و تقلب به دست آمده باشد باعث محکومیت مرتکب به تجاوز جنسی می شود، اما اگر این حیله و تقلب به صورتی باشد که به فرض مثال قربانی به خاطر وعده ی ازدواج تن به آمیزش جنسی داده باشد و فریب خورده باشد دیگر در قانون تجاوز به جنسی محسوب نمی شود، زیرا در هر صورت شخص به میل خود در رابطه جنسی ایفای نقش کرده است.

علاوه بر کیفر اعدام متجاوز مقرر در بند ت ماده 224 قانون مجازات  اسلامی 1392 ، قانونگذار در ماده 231 این قانون، پرداخت ارش البکاره و مهرالمثل را نیز بعنوان ضمانت اجرای مدنی تجاوز و راهکاری برای حمایت از قربانیان زن تجاوز جنسی پیش بینی نموده است که در موارد زنای به عنف در صورتی که زن باکره باشد، مرتکب علاوه بر مجازات مقرر، به پرداخت ارش البکاره و مهرالمثل نیز محکوم می شود و در صورتی که باکره نباشد، فقط به مجازات و پرداخت مهرالمثل محکوم می گردد.


نظرات